قوانین وصیتنامه
قوانین وصیتنامه، جالب است بدانید که وصیت نامه نویسی هم برای خودش حساب و کتابی دارد و در قانون ما هر وصیتنامه ای معتبر نیست. در حقیقت وصیت یکی از عقودی است که در قانون مدنی مورد تصریح قرار گرفته جزء عقود معین است و اگر مطابق شرایط قانونی صورت پذیرد از هر حیث معتبر و دارای ارزش قانونی و عملی است البته این را بدانید که همان طور که گفتم: وصیت در امور مالی صرفا تا ثلث ماترک متوفی (یک سوم اموال به جا مانده از متوفی ) نافذ است و بیش از ثلث نیاز به تنفیذ ورثه دارد ( ورثه باید آن را اجازه بدهند) و اگر تنفیذ نکنند مقدار بیش از ثلث نافذ نخواهد بود.
به هر حال ورثه نمیتوانند از اجرای وصیتنامهای که مطابق قانون تنظیم شده شانه خالی کنند اما اگر وصیت بدون رعایت مقررات قانون انجام شود طبیعتا فاقد اعتبار خواهد بود. مثلا اگر شخصی بخواهد به موجب وصیت میزان سهم الارث وارثان خود را تغییر دهد این امر برخلاف قانون ما و بیاعتبار است و یا اگر مال مورد وصیت بیش از ثلث اموال او در زمان فوتش باشد چنانکه نافذ نخواهد بود. همین طور اگر وصیتنامه در یکی از قالبهای قانونی تنظیم نشود اعتبار آن زیر سوال میرود. قانون امور حسبی سه نوع وصیتنامه را نام برده که عبارتند از وصیتنامههای رسمی، خود نوشت و سری، وصیتنامهها باید به یکی از سه شکل مزبور تنظیم شوند.
وقتی پدر نیست
حال که بحث به اینجا کشید بد نیست کمی در مورد وصیتنامه و نقش ورثه و دیون متوفی و… صحبت کنیم. ورثه، در حقیقت قائم مقام متوفی (کسی که فوت کرده) در امور مالی او هستند و از این نظر حق تصرف فوری در ترکه را دارند اما این تصرفات در ابتدای کار محدود به اداره و نگهداری ترکه و پرداخت بدهیهای متوفی و انجام تکالیف قانونی دیگری است که برعهده آنان قرار دارد، بنابراین اگر اشخاصی از متوفی طلبکار باشند یا متوفی نسبت به ترکه وصیتی کرده باشد تصرفات مالکانه ورثه (مانند فروش و هبه و از قبیل اینها) درست نیست مگر اینکه از طلبکاران اجازه گرفته باشد و هر گونه دخل و تصرف با رضایت آنها باشد. شاید برایتان این سوال پیش آمده باشد که حقوق و دیونی که باید از محل ترکه پرداخت شود دقیقا چیست؟ این حقوق به ترتیب عبارتند از :
- هزینه کفن و دفن و تجهیز متوفی
- هزینههای ضروری مانند هزینههای حفظ و اداره ترکه
طلب بستانکاران متوفی
مورد وصیت یا به اصطلاح موصی به بعد از اینکه این حقوق تأدیه شد ورثه میتوانند در ماترک تصرفات مالکانه و ناقله کنند.
به ترتیب به این معناست که از انجام هرکدام به ترتیب شماره به دیگری اولویت دارد به این معنی که باید ابتدا شماره بالاتر را پرداخت و بعد اگر پولی ماند سراغ شماره بعدی رفت. پس در مرحله اول هزینه کفن میت باید پرداخت شود. مرحله بعد به هزینههای ضروری اداره و نگهداری ترکه اختصاص دارد، زیرا این هزینهها برای حفاظت از ترکه ضروری است و در واقع برای تأمین حقوق بدهکاران نیز ضروری است از این جهت برتأدیه دیون تقدم دارد.
در مرحله بعد دیونی که دارای وثیقه از عین ترکه هستند باید ادا شوند، مرحله پس از آن به پرداخت سایر دیون یعنی دیونی که فاقد وثیقه هستند اختصاص دارد. البته پرداخت این دیون نیز ترتیب خاصی دارد بدین معنا که پرداخت بعضی از این دیون نیز مقدم بر برخی دیگر است. به هر حال پس از ادای این دیون سرانجام نوبت به مورد وصیت میرسد که باید از ماترک جدا (مالی که از متوفی به جا مانده) و به موصی له (کسی که برایش وصیت شده)
داده شود. و اما
بدهیهای متوفی عبارتند از :
حقوق خدمه خانه متوفی برای مدت یک سال آخر قبل از فوت وی
حقوق کارکنان بنگاه متوفی برای مدت شش ماه قبل از فوت او
دستمزد کارگران روزمزد یا کارگرانی که هفتگی مزد میگیرند برای مدت سه ماه قبل از فوت
البته باید توجه داشت که تبصره ۱ ماده ۱۳قانون کار مطالبات کارگر را به طور مطلق و بدون قید مدت جزو دیون ممتاز برشمرده است که البته در تفسیر این تبصره اختلاف نظرهایی میان حقوقدانان وجود دارد که جای طرح آن در اینجا نیست. به هر حال در مرحله بعد از بستانکاران مزبور اشخاصی قرار دارند که اموال آنها تحت عنوان ولایت یا قیمومیت تحت اداره متوفی بوده و وی از جهت ولایت یا قیمومیت به مولی علیه خود بدهکار شده است.
اولویت بعد به دیون مربوط به خدمات پزشکی و درمانی مربوط به متوفی و خانواده وی در ظرف سال قبل از فوت او مربوط میشود و بالاخره آخرین دین ممتاز مربوط است به زوجه متوفی که نسبت به نفقه معوقه خود به هر میزان که باشد برسایر طلبکاران ارجحیت دارد و نسبت به مهریه خود به میزانی بسیار جزئی که دیگر امروزه در حکم هیچ است. بنابراین باید مهریه زن را عملا از شمار دیون ممتاز متوفی خارج دانست در هر حال پس از پرداخت طلب بستانکاران یادشده نوبت به سایر بستانکاران متوفی میرسد.